معنی جوامع
جوامع
((جَ مِ))
جمع جامعه و جامع
تصویر جوامع
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با جوامع
جوامع
جوامع
هم بودها
فرهنگ واژه فارسی سره
جوامع
جوامع
جمع جامع
فرهنگ لغت هوشیار
جوامد
جوامد
جمع جامد
فرهنگ لغت هوشیار
خوامع
خوامع
جمع خامعه، کفتاران
فرهنگ لغت هوشیار
لوامع
لوامع
جمعِ واژۀ لامعه، درخشان، درخشنده، تابان
فرهنگ فارسی عمید
صوامع
صوامع
جمع صومعه، عبادتگاه های ترسایان
فرهنگ لغت هوشیار
لوامع
لوامع
اثرهای روشن و پرتوهای درخشان
فرهنگ لغت هوشیار
صوامع
صوامع
جمع صومعه، دیرها
فرهنگ فارسی معین
لوامع
لوامع
جمع لامعه، لامع، درخشنده ها، رخشان ها
فرهنگ فارسی معین