معنی جنبه داشتن - فرهنگ فارسی معین
معنی جنبه داشتن
جنبه داشتن((~. تَ))
ظرفیت داشتن
تصویر جنبه داشتن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با جنبه داشتن
رنجه داشتن
رنجه داشتن
رنجه کردن، رنجه ساختن، آزرده ساختن، آزار رساندن، برای مِثال جنگ یک سو نِه و دل شاد بزی / خویشتن را و مرا رنجه مدار (فرخی - ۱۳۹)
فرهنگ فارسی عمید
غلبه داشتن
غلبه داشتن
افزون بودن، برتر بودن، چیره بودن بسیار بودن بیش بودن، چیره بودن پیروز بودن
فرهنگ لغت هوشیار
پناه داشتن
پناه داشتن
ملجاء داشتن: کسی کو ز جاهت ندارد پناه کسی کو ز عدلت ندارد سپر چو جسمی بود کش نباشد روان چو چشمی بود کش نباشد بصر. امیر معزی
لغت نامه دهخدا
انده داشتن
انده داشتن
اندوه داشتن. غم داشتن. غمناک بودن. غمگین بودن: ندارم همی انده خویشتن ازویست این درد و اندوه من. فردوسی. سیاوش بدو گفت انده مدار کزین سان بود گردش روزگار. فردوسی. ز پیروزه گون گنبد انده مدار که پیروز باشد سرانجام کار. نظامی
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.