معنی جناغ شکستن - فرهنگ فارسی معین
معنی جناغ شکستن
جناغ شکستن((~. ش کَ تَ))
شرط بندی کردن دو تن با شکستن جناغ مرغ
تصویر جناغ شکستن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با جناغ شکستن
جناغ شکستن
جناغ شکستن
کنایه از شرط بندی کردن دو تن با شکستن جناغ مرغ به این صورت که هر کس شرط را فراموش کرد و چیزی از دست طرف گرفت شرط بندی را باخته است
فرهنگ فارسی عمید
نان شکستن
نان شکستن
نان رابقطعات تقسیم کردن خرد کردن نان، عقددوستی وبرادری بستن: باجان من شکسته بسته برخوان ودادنان شکسته. (تحفه العراقین. قر. 112) یانان کسی راشکستن، برسفره وی غذاخوردن: سرش رابشکن ونانش رامشکن خ
فرهنگ لغت هوشیار
نام شکستن
نام شکستن
خوارکردن کسی را خفیف کردن: جفازین بیش کاندامم شکستی، چونام آور شدی نامم شکستی، (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
نام شکستن
نام شکستن
نام کسی را شکستن، خوار و خفیف کردن او را: جفا زین بیش ؟ کاندامم شکستی چو نام آور شدی نامم شکستی. نظامی. با نام شکستگان نشستن نام من و نام خود شکستن. نظامی
لغت نامه دهخدا
نان شکستن
نان شکستن
نان قطعه قطعه کردن. نان خرد کردن. - نان کسی را شکستن، بر سفرۀ وی غذا خوردن: - امثال: سرش را بشکن و نانش را مشکن !
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.