معنی جماعت - فرهنگ فارسی معین
معنی جماعت
- جماعت((جَ عَ))
- گروه، گروهی از مردم، اطرافیان، کسان، صنف
تصویر جماعت
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با جماعت
مجاعت
- مجاعت
- گرسنگی: این سخن پایان ندارد آن فقیر از مجاعت شد زبون و تن اسیر. (مثنوی)، یاسال مجاعت. سال قحط و گرانی ارزاق
فرهنگ لغت هوشیار