معنی جم - فرهنگ فارسی معین
معنی جم
- جم((جَ))
- مخفف جمشید، پسر طهمورث، چهارمین پادشاه پیشدادی
تصویر جم
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با جم
جم
- جم
- فراوان از هر چیز، کثیر
در عروض سقوط میم و تای مفاعلتن که فاعلن بماند و آن را اجم خوانند
جَمِّ غفیر: گروه بسیاری از مردم
فرهنگ فارسی عمید