معنی جلاهق - فرهنگ فارسی معین
معنی جلاهق
- جلاهق((جَ هِ))
- کمان گروهه، مهره و گلوله گلی که با کمان گروهه پرتاب کنند
تصویر جلاهق
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با جلاهق
جلاهق
- جلاهق
- پارسی تازی گشته گروهک گروهه (گلوله ترکی) کمان گروهه چله: گروهه ریسمان را گویند کمان گروهه، مهره و گلوله گلی که با کمان گروهه پرتاب میکردند
فرهنگ لغت هوشیار
جلاهق
- جلاهق
- مهره و گلولۀ گلی که با کمان گروهه پرتاب می کردند، گروهه، کمان گروهه
فرهنگ فارسی عمید