جدول جو
جدول جو

معنی جگوار

جگوار((جَ))
پستاندار گوشتخوار از تیره گربه سانان. دارای جثه ای درشت تر از پلنگ. یوزپلنگ آمریکا
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با جگوار

جدوار

جدوار
پارسی تازی گشته زدوار ماه پروین، پرپین بیخی است گیاهی و دارویی زر نباد. توضیح دربعضی کتب جدوار برای گونه ای از تاج الملوک که تاج الملوک زرد رومی نامیده میشود نیز ذکر شده است
فرهنگ لغت هوشیار

جدوار

جدوار
ریشۀ گیاهی به شکل صنوبر، گره دار، به ضخامت انگشت، سیاه رنگ با میانۀ بنفش و طعم تلخ که بیشتر در کوه های تبت و هند و در بعضی نواحی خراسان می روید و در طب قدیم برای دفع هر گونه سم به کار می رفته و آن را تریاق و پادزهر همۀ سموم می دانسته اند، زَدوار، ژَدوار
جدوار
فرهنگ فارسی عمید

جوار

جوار
آب بسیار و عمیق همسایگی، عهد و امان همسایگی، عهد و امان
جوار
فرهنگ لغت هوشیار

جوار

جوار
همسایگی، همسایه بودن با هم، در جوار یکدیگر زندگانی کردن
جوار
فرهنگ فارسی عمید

گوار

گوار
مخفف گوارا، هر چیز خوش ذائقه و زود هضم را خوشگوار گویند
گوار
فرهنگ لغت هوشیار