جدول جو
جدول جو

معنی جشنواره

جشنواره
جشنی (معمولاً) فرهنگی که در فاصله های زمانی معین برگزار می شود
تصویری از جشنواره
تصویر جشنواره
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با جشنواره

جشنواره

جشنواره
مراسمی همگانی برای نمایش آثار هنری، بزرگداشت یک واقعه، ادای احترام به یک شخص و امثال آن، فستیوال
جشنواره
فرهنگ فارسی عمید

پشتواره

پشتواره
باری که بتوان آن را به پشت برداشت، پشته، کوله بار
پشتواره
فرهنگ فارسی عمید

جغزواره

جغزواره
جُلبَک، گروهی از گیاهان بدون ریشه، ساقه، شاخه و برگ که به شکل نوار سبز و دراز در آب، جاهای مرطوب و روی تنۀ بعضی درخت ها پیدا می شود و در بعضی دریاها نیز به شکل نوارهای پهن و دراز دیده می شود که بر روی آب شناور است، در اقیانوس ها بیشتر از همه جا رشد می کند و گاهی سطح وسیعی از دریا را فرامی گیرد، از آن در تهیۀ بعضی مواد شیمیایی و خوراکی استفاده می شود، رنگ آن سبز و گاهی هم به رنگ قهوه ای یا سرخ است، جامِۀ غوک، چَغزپارِه، بَزَغمِه، بَزَغسَمِه، گاوآب، آلگ، جُل وَزَغ، چَغزوارِه، اَلگ، غوک جامِه
جغزواره
فرهنگ فارسی عمید

مشتواره

مشتواره
مشت مانند، یک مشت از هر چیز، رنده نجاری که بوسیله آن چوب و تخته را تراشند
فرهنگ لغت هوشیار