معنی جزء جزء((جُ)) بخشی از چیزی، پاره ای از شیء، سالک راه خدا، مقابل کل، مفرد اجزاء، جزو تصویر جزء فرهنگ فارسی معین
جزء جزء بخش، قسمت یا پاره ای از چیزی، مفردِ واژۀ اجزاءکنایه از دون پایه، هر یک از بخش های سی گانۀ قرآنجزء جمع: ارزیابی مالیاتیجزء لایتجزا: ذره ای که قابل تجزیه نباشد، در فلسفه جوهر فرد فرهنگ فارسی عمید