معنی جرنگ
- جرنگ((جَ رَ))
- صدای زنگ و طاس و امثال آن ها، آواز زدن شمشیر و تیغ و خنجر وغیره
واژههای مرتبط با جرنگ
جرنگ
- جرنگ
- صدای زنگ و طاس و امثال آن، آواز زدن شمشیر و تیغ و خنجر و غیره
جرنگ
- جرنگ
- صدای به هم خوردن دو چیز فلزی، چینی یا بلوری، صدای زنگ،
برای مِثال از آن هوی هوی و جرنگ درای / به کردار طهمورتی کرّه نای (فردوسی - ۳/۳۶۹)
درنگ
- درنگ
- مکث، صبر، توقف، تامل، تاخیر
درنگ
- درنگ
- تاخیر، دیرکرد، مقابل شتاب
ترنگ
- ترنگ
- ترنج
آرنگ
- آرنگ
- مرفق، آرنج
زرنگ
- زرنگ
- چالاک، زیرک، باهوش
جفنگ
- جفنگ
- بیهوده بیربط، سخن بی معنی یاوه
جرینگ
- جرینگ
- صدای زنگ و طاس و امثال آن، آواز زدن شمشیر و تیغ و خنجر و غیره
