جرگ جرگ تعدادی از افراد یا اشیا، دسته، گروه، حلقه، مَحفِل، نَرگِه، نَرگ، جَرگِهبرای مِثال قابل اهل دل و لایق الفت نبُوَد / جرگ و نرگی که در او شور محبت نبُوَد (میرنجات - لغتنامه - جرگ) فرهنگ فارسی عمید
ارگ ارگ قلعه کوچکی که در میان قلعه بزرگ سازند، قلعه، حصار یک نوع ساز شبیه پیانو یک نوع ساز شبیه پیانو فرهنگ لغت هوشیار