بن آسال (اصل)، ریشه زبانزدی در دانش همار (حساب) بن پایه ریشه، سیم جلب که بپادشاه دهند، عددی که در نفس خود ضرب شود (حاصل ضرب در مجذور گویند) مثلا عدد سه جذر عدد نه است و عدد چهار جذر شانزده و نه و شانزده مجذور سه و چهار. یا جذر اصم. جذر هر عددی که چون آنرا مجذور فرض کنند برای آن جذر سالم پیدا نشود چنانکه عدد ده که جذر تقریبی دارد نه حقیقی
یکی از مقسوم علیه های هر عدد که با ضرب آن در خودش، آن عدد به دست می آید، برای مِثال جذر سه، عدد نُه است شتر مادۀ چهارساله، برای مِثال چگونه جذری، جذری کجا ز پستانش / هنوز هیچ لبی بوی ناگرفته لبن (منجیک - شاعران بی دیوان - ۲۴۵)، زر قلب و ناسره، برای مِثال کنند واجب جذری هم اندر آن ساعت / به هر شبی و سپارد به ناقد وزّان (عنصری - ۳۴۳) جذر اصم: در ریاضیات عددی که جذر صحیح نداشته نباشد و کسری در آن باشد، مثل عدد دَه که اگر آن را مجذور فرض کنیم جذر آن عدد صحیح نیست و کسر دارد و جذر آن تقریبی است نه تحقیقی جذر مُنطِق (گویا): در ریاضیات عددی که آن را جذر سالم باشد، عددی که وقتی آن را در خودش ضرب کنند عدد سالم حاصل شود، مثل ۳ که وقتی در خودش ضرب شود ۹ حاصل می شود یا عدد ۴ که مجذور آن عدد ۱۶ است