معنی جده - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با جده
جده
- جده
- مادرِ مادر، مادربزرگ، مادرِ پدر، مادربزرگ، مادربزرگ پدر و مادر، کنایه از فاطمۀ زهرا
فرهنگ فارسی عمید
آده
- آده
- چوب بلند افقی که دو سر آن را بر دو چوب افراشته و عمودی استوار کنند تا پرندگان بر روی آن نشینند
فرهنگ لغت هوشیار