معنی جدکاره جدکاره((جُ رِ یا رَ)) رأی های مختلف، تدبیرهای گوناگون، روش های متعدد، جگاره تصویر جدکاره فرهنگ فارسی معین
جدکاره جدکاره رای ها و اندیشه های مختلف، تدبیرها و روش های مختلف، برای مِثال جهانیان را دیدم بسی ز هر مذهب / بسی بدیدم از گونه گونه جدکاره (شهید بلخی - شاعران بی دیوان - ۳۶) فرهنگ فارسی عمید
بدکاره بدکاره بدعمل (زن). زن تباهکار. زانیه. هرزه. فاجر. (یادداشت مؤلف) : زاهد... خانه زن بدکاره ای مهمان شد. (کلیله و دمنه) لغت نامه دهخدا