جدول جو
جدول جو

معنی جبغوت

جبغوت((جَ))
پشم و پنبه که درون لحاف و ت وشک کنند، هرچیز آکنده از پشم و پنبه مانند توشک و بالش، جغبوت، جغبت، چغبت، چغبوت، چبغوت، چبغت
تصویری از جبغوت
تصویر جبغوت
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با جبغوت

جبغوت

جبغوت
پشم و پنبه که درون لحاف و توشک کنند، هر چیز آکنده از پشم و پنبه مانند توشک و بالش
فرهنگ لغت هوشیار

جبروت

جبروت
کیا باد قدرت عظمت، عالم قدرت و عظمت الهی جهان برین مقابل ناسوت
جبروت
فرهنگ لغت هوشیار

جغبوت

جغبوت
پشم و پنبۀ درون لحاف، تشک یا چیز دیگر، تشک و بالش و هر چیز آکنده از پشم یا پنبه، برای مِثال چون یکی جغبوت پستان بند او / شیر دوشی زو به روزی دو سبو (طیان - شاعران بی دیوان - ۳۱۸)
جغبوت
فرهنگ فارسی عمید

جبروت

جبروت
عظمت، بزرگی، در تصوف عالَمی که مجرد از ماده، صورت و زمان است، عالم قدرت و عظمت الهی، قدرت و سلطۀ همراه با سربلندی
جبروت
فرهنگ فارسی عمید

چبغوت

چبغوت
چبغت. جامه و کهنه لحاف پاره پاره باشد. (برهان). نهالی و لحاف و سوزنی و جامه و هر چیز پنبه دار که مندرس و کهنه و پاره پاره و از هم پاشیده شده باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به چبغت شود
لغت نامه دهخدا