جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با جانشین

جانشین

جانشین
کسی که به جای دیگری بنشیند و کارهای او را انجام بدهد، خلیفه، قائم مقام، ولیعهد، عوض
جانشین
فرهنگ فارسی عمید