معنی جامع الاطراف - فرهنگ فارسی معین
معنی جامع الاطراف
- جامع الاطراف((مِ عُ لْ اَ))
- کامل از هر نظر
تصویر جامع الاطراف
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با جامع الاطراف
جامع الاطراف
- جامع الاطراف
- فراگیر، رسا آنچه که در آن رعایت جانبها و وجوه مختلف شده باشد، جامع کامل (در فضل علم)، تام کامل (در جسم)
فرهنگ لغت هوشیار
جامع الاطراف
- جامع الاطراف
- آنچه در آن رعایت همۀ جوانب شده باشد، تام، تمام، کامل، کنایه از شخصی که دارای معلومات گسترده باشد
فرهنگ فارسی عمید