معنی جامع جامع ((مِ)) جمع کننده، گرد آورنده، تمام، کامل، مسجدی که در آن نماز جمعه گزارند جمع کننده، گرد آورنده، تمام، کامل، مسجدی که در آن نماز جمعه گزارند تصویر جامع فرهنگ فارسی معین