جدول جو
جدول جو

معنی جارحه

جارحه
((رِ حِ یا حَ))
مؤنث جارح. جراحت کننده، اسب ماده، مفرد جوارح، اندام آدمی، دست و اعضای دیگر، جانور شکاری از مرغ (شکره) و سگ و دد، مفرد جوارح
تصویری از جارحه
تصویر جارحه
فرهنگ فارسی معین