معنی جاجیم
- جاجیم
- نوعی فرش که از نخ های رنگین پنبه ای یا پشمی بافته می شود، جاجم
واژههای مرتبط با جاجیم
جاجیم
- جاجیم
- پارچه کلفت شبیه پلاس
جاجیم
- جاجیم
- پارچۀ کلُفت شبیه پلاس، نوعی فرش بدون پرز با ضخامتی نازک تر از پلاس که از نخ های رنگین پنبه ای یا پشمی بافته می شود
جاجیم
- جاجیم
- زیلویی که از پشم گوسفند بافند و از صنایع دستی معروف استان
جاجرم
- جاجرم
- پارسی تازی گشته جاگرم جایی در خراسان
لاجیم
- لاجیم
- نام محلی بسواد کوه و بدانجا کتیبه ای پهلوی باشد، دهی از دهستان کسلیان، بخش سوادکوه شهرستان شاهی واقع در 13 هزارگزی خاوری زیرآب، دامنه، مرطوب و مالاریائی، دارای 250 تن سکنه مازندرانی و فارسی زبان، آب آن از چشمه و رود خانه محلی، محصول برنج و غلات، شغل اهالی زراعت و گاوداری، صنایع دستی زنان، شال و کرباس بافی، راه آن مالرو است، برج و قلعۀ خرابه ای که در اوایل قرن پنجم هجری بنا شده در نزدیک این آبادی است، (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لاجیم
- لاجیم
- از توابع کسلیان قائم شهر، برج لاجیم در قریه ی لاجیم سوادکوه قرار دارداین برج در شمار
جاجم
- جاجم
- فرشی که آنرااز نمد الوان دوزند، اراک وبروجرد) بافته ای ازپشم تابیده الوان که بسیار زبر و خشن است و بیشتر برای پیچیدن رختخواب و مانند آن بکاررود
جاجم
- جاجم
- نوعی فرش که از نخ های رنگین پنبه ای یا پشمی بافته می شود، جاجیم
اجیم
- اجیم
- زبانۀ آتش