معنی جاجم - فرهنگ فارسی معین
معنی جاجم
- جاجم((جِ))
- نوعی فرش که از نخ های رنگین پنبه ای یا پشمی بافته می شود، جاجیم
تصویر جاجم
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با جاجم
جاجم
- جاجم
- فرشی که آنرااز نمد الوان دوزند، اراک وبروجرد) بافته ای ازپشم تابیده الوان که بسیار زبر و خشن است و بیشتر برای پیچیدن رختخواب و مانند آن بکاررود
فرهنگ لغت هوشیار
جاجا
- جاجا
- آوازیست که بدان مرغ را بلانه رانند، جابجا جای جای مکان تا مکان
فرهنگ لغت هوشیار
جاثم
- جاثم
- نابود، تک افتاده، کرخت (بی حس) بر سینه خفته، تنها بر زمین افتاده افتاده، هلاک شده، برجای مانده، بی حسی وحرکت شده، جمع جاثمین
فرهنگ لغت هوشیار