معنی ثناگستری - فرهنگ فارسی معین
معنی ثناگستری
ثناگستری((~. گُ تَ))
مداحی، ستایشگری
تصویر ثناگستری
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با ثناگستری
ثناگستر
ثناگستر
مدح گستر. مدّاح: گمان برم که من اندر زمین همان شجرم شجر که دید ثناگستر و ستایش گر. فرخی. آن ثناگستر منم کاندر همه گیتی بحق عزّ و ناز از مدحهای شاه حق گستر گرفت. مسعودسعد
لغت نامه دهخدا
ثناگستریدن
ثناگستریدن
ثنا گفتن: زمین بوس کرد و ثنا گسترید بدانسان که او را سزاوار دید. فردوسی
لغت نامه دهخدا
ثناگستردن
ثناگستردن
مدح گفتن: تا سزا باشد ثناگستردن آل رسول بنده در عالم بنام تو ثناگستر سزد. سوزنی
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.