جدول جو
جدول جو

معنی ثقافت

ثقافت((ثَ فَ))
زیرک و چالاک شدن، استاد و ماهر شدن
تصویری از ثقافت
تصویر ثقافت
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ثقافت

ثقافت

ثقافت
ثقف. ثَقَف. زیرکی. زیرک و سبک روح و چست و چالاک گردیدن. زیرک و استاد شدن، سخت استوار شدن
لغت نامه دهخدا

ثقابت

ثقابت
اُستُواری، محکمی، استحکام، محکم کاری، استقامت، ثبات، اطمینان
پایداری، اِستِحکام، صَلابَت، قَوام، تَأَثُّل، رَصانَت، اِتقان، اِشتِداد، رُستی، جَزالَت، ثُبوت
ثقابت
فرهنگ فارسی عمید