معنی ثخین - فرهنگ فارسی معین
معنی ثخین
- ثخین((ثَ))
- ستبر، سخت، محکم، استوار، غلیظ، حلیم، بردبار
تصویر ثخین
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با ثخین
ثخین
- ثخین
- سخت، ستبر ستبر و سخت، محکم استوار، غلیظ، حلیم بردبار بارزانت رزین
فرهنگ لغت هوشیار
ثخین
- ثخین
- سطبر و سخت، محکم، غلیظ، حلیم. بارزانت. رزین، مردی ثخین السلاح، مردی باسلاح و بعضی گفته اند یقال للاعزل الذی لاسلاح معه، اعزل ثخین، مرد بی سلاح، ثوب ثخین النسج، جامۀ سطبرباف. ج، ثخن
لغت نامه دهخدا