معنی ثابت کردن - فرهنگ فارسی معین
معنی ثابت کردن
- ثابت کردن((~. کَ دَ))
- مدلل ساختن، محق شمردن
تصویر ثابت کردن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با ثابت کردن
ثابت کردن
- ثابت کردن
- فرنودن درست کردن درست کردن مدلل ساختن محقق کردن اثبات، محقق شمردن درد وی تصدیق کردن
فرهنگ لغت هوشیار