معنی ثابت قدم - فرهنگ فارسی معین
معنی ثابت قدم
- ثابت قدم((~. قَ دَ))
- پابرجا، متین، ثابت رای
تصویر ثابت قدم
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با ثابت قدم
ثابت قدم
- ثابت قدم
- پا بر جا خورتک اورتاک آنکه یا آنچه با فشار و زور از جا نجنبد پا برجا متین استوار، ثابت عزم ثابت رای
فرهنگ لغت هوشیار
ثابت قدم
- ثابت قدم
- ویژگی کسی که در تصمیم خود پابرجا و استوار است، ثابت عزم
فرهنگ فارسی عمید