معنی تیم بان - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با تیم بان
دید بان
- دید بان
- ماموری که بالای دیدگاه ایستد و هر چه از دور بیند بمافوق خبر دهد، نگاهبانان قراول
فرهنگ لغت هوشیار
سیم بدن
- سیم بدن
- کسی که بدنش مانند نقره سفید باشد، سیم تَن، سیمین بَدَن، سیم اَندام، سیم بَر، سیمین بَر
فرهنگ فارسی عمید