جدول جو
جدول جو

معنی ته نشست

ته نشست((تَ نِ شَ))
رسوب کردن مواد موجود در آب ها، ماده ای که در آب رودها و مرداب ها و دریاها رسوب می شود، طبقه ای از زمین که نتیجه رسوب مواد محلول یا مخلوط در آب دریاها و رودهاست، آن چه ته نشین می شود
تصویری از ته نشست
تصویر ته نشست
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ته نشست

ته نشست

ته نشست
رسوب مواد موجود در آبها، ماده ای که در آب رودها و مردابها و دریاچه ها و دریاهاراسب میشود، طبقه ای از زمین که نتیجه رسوب مواد محلول یا مخلوط در آب دریاها و رودها است، آنچه ته نشین شود
فرهنگ لغت هوشیار

ته نشست

ته نشست
آنچه از مواد موجود در آب در ته رودها یا دریاچه ها یا دریاها فرونشیند، رسوب، طبقه ای از زمین که در نتیجۀ رسوب مواد موجود در آب دریاها تشکیل شده است
فرهنگ فارسی عمید

ته نشسته

ته نشسته
راسب شده رسوب یافته ته نشین شده بصورت رسوب در آمده، زمینها و سنگهایی که نتیجه رسوب مواد محلول یامعلق آب دریاهاستسنگها و طبقاتی از زمین که در نتیجه رسوب مواد موجود در آب دریا و رود خانه ها بوجود آمده اند رسوبی
فرهنگ لغت هوشیار

ته نشسته

ته نشسته
ته نشین شده، آنچه از مواد موجود در آب جدا شده و در ته ظرف قرار گرفته
ته نشسته
فرهنگ فارسی عمید

ته نشسته

ته نشسته
فرهنگستان ایران این کلمه را معادل رسوبی پذیرفته است. رجوع به واژه های نو فرهنگستان ایران شود. راسب شده. رسوب یافته. ته نشین شده. بصورت رسوب درآمده. (فرهنگ فارسی معین) ، زمینها و سنگهایی که نتیجۀ رسوب مواد محلول یا معلق آب دریاهاست. سنگها و طبقاتی از زمین که در نتیجۀ رسوب مواد موجود در آب دریا و رودخانه ها بوجود آمده اند. رسوبی. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا

ته نشستن

ته نشستن
ته نشین شدن. در ته ظرف جای گرفتن مواد. رسوب. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به ته نشست شود
لغت نامه دهخدا