جدول جو
جدول جو

معنی ته صدا

ته صدا((تَ. صِ))
صدای اندکی خوش، آواز اندکی خوش
تصویری از ته صدا
تصویر ته صدا
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ته صدا

ته دار

ته دار
آنچه دارای عمق و گودی باشد مانندِ بشقاب یا ظرف دیگر، آنچه دارای پایه باشد مانندِ جام و پیاله
داغداغان، از درختان جنگلی با برگ های بیضی و دندانه دار و نوک تیز، گل های سبز رنگ و میوۀ ریز و آبدار به رنگ خاکی یا کبود که در نواحی شمالی ایران می روید و بلندیش تا ۲۰ متر می رسد، از ریشه و پوست آن مادۀ زرد رنگی گرفته می شود و از دانۀ آن هم روغن می گیرند، برگ و ریشۀ آن در طب قدیم برای معالجۀ اسهال به کار می رفته، تاغوت، تا، تَه، تی، تادار، تادانه، تی گیلَه، تایلَه، تاه، دِغدِغان
ته دار
فرهنگ فارسی عمید

بی صدا

بی صدا
беззвучный , беззвучно , тихо , без слов , бескорыстный , безмелодичный , ненавязчиво
بی صدا
دیکشنری فارسی به روسی