منسوب به نوروز: مربوط به جشن نوروز یا ایام نوروز باد نوروزی. یا پادشاه نوروزی (میر نوروزی)، یا مرغ نوروزی. مرغ قهقهه (کاکی)، یا میر نوروزی. یا میر نوروز (میر)، عیدیی که در جشن نوروز دهند: (در اثنای سخن مه پری بر سبیل مزاح از روح افزا نوروزی طلبید... گفت: ای شاه خوبان بنوروزی از برای تو کنزکی خریده ام و پروده ام) (سمک عیار 50: 1)، مالیات عوارضی که بهنگام نوروز وصول میشد
ناحیه ای است در قضای پودگوریچه از قره طاغ و اراضی بسیار خوب و حاصلخیز دارد ولی موقع آن مساعد نیست و چون امتداد مرز واقع شده از نعمت امنیت محروم است. (قاموس الاعلام ترکی)
عمل لیسیدن و سودن ستور پوزۀ یکدیگر را. (یادداشت بخط مؤلف) ، کنایه از بوسه. ماچ. قبله. (از ناظم الاطباء) (از برهان قاطع) : کرده از عدل او به دلسوزی گرگ با جان میش خوشپوزی. سنائی