معنی تو لب رفتن
تو لب رفتن
کنایه از شرمسار شدن، خجل شدن
تصویر تو لب رفتن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با تو لب رفتن
تو لک رفتن
تو لک رفتن
ریختن پَرِ پرنده تا پرهای تازه به جای آن بروید
فرهنگ فارسی عمید
تولک رفتن
تولک رفتن
پرریختن (پرندگان)
فرهنگ لغت هوشیار