جدول جو
جدول جو

معنی تنی

تنی((تَ))
منسوب به یک تن، از یک پدر، مقابل ناتنی
تصویری از تنی
تصویر تنی
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با تنی

تنی

تنی
بمعنی جسمانی است. (برهان). منسوب به تن چنانکه در تنانی گذشت، یعنی جسمانی. (انجمن آرا) (آنندراج). دارای جسم و جسمانی و مادی. (ناظم الاطباء). پهلوی تنیک. از: تن + ی (نسبت). (حاشیۀ برهان چ معین) ، در تداول، اَبَوینی. پدری و مادری. مقابل ناتنی: برادر تنی، برادر اصلی و بطنی. که از یک پدر و مادرند. رجوع به تن شود
لغت نامه دهخدا

تقی

تقی
پرهیزکار، لقب امام جواد (ع)، نام صدر اعظم ناصرالدین شاه مشهور به امیرکبیر
تقی
فرهنگ نامهای ایرانی