جدول جو
جدول جو

معنی تنگی

تنگی((تَ))
کم عرضی، کم پهنایی، سختی، رنج، قحطی
تصویری از تنگی
تصویر تنگی
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با تنگی

تنگی

تنگی
کوچک تر از اندازۀ مورد نظر بودن مثلاً تنگی لباس، باریکی و کم پهنا بودن، کم بودن فضا یا گنجایش، کنایه از دشواری، کنایه از کمیابی، کنایه از کم بودن زمان، نزدیکی
تنگی نفس: در پزشکی درد سینه که انسان به سختی نفس بکشد، ضیق النفس
تنگی
فرهنگ فارسی عمید