جدول جو
جدول جو

معنی تنجیده

تنجیده((تَ دِ))
به خود پیچیده، در هم فشرده
تصویری از تنجیده
تصویر تنجیده
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با تنجیده

تنجیده

تنجیده
بمعنی ترنجیده است که درهم کشیده شده و فشارده گردیده و پیچیده باشد. (برهان). درهم کشیده بود و آن را ترنجیده نیز گویند. (فرهنگ جهانگیری) (از فرهنگ رشیدی) (از آنندراج) (از انجمن آرا). درهم کشیده و درهم فشرده وپیچیده و دلتنگ و محزون. (ناظم الاطباء). تنجیدن مصدر آن است. (انجمن آرا). رجوع به تنج و تنجیدن شود
لغت نامه دهخدا

ترنجیده

ترنجیده
سخت درهم کشیده و کوفته، چین بهم رسانیده بر چین و شکن، درشت گردیده
فرهنگ لغت هوشیار