جدول جو
جدول جو

معنی تنبیدن

تنبیدن((تَ دَ))
جنبیدن، فرو ریختن ساختمان
تصویری از تنبیدن
تصویر تنبیدن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با تنبیدن

تنبیدن

تنبیدن
بمعنی لرزیدن و طپیدن و حرکت کردن باشد. (برهان). لرزیدن. (حاشیۀ فرهنگ اسدی نخجوانی) (فرهنگ رشیدی). لرزیدن و طپیدن و بی آرام شدن. (ناظم الاطباء) ، بمعنی کمین کردن هم هست. (برهان). کمین کردن و دام نهادن. (ناظم الاطباء) ، پیچیدن و رشتن. (ناظم الاطباء)
در تداول، افتادن. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، خراب شدن. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

تنبیده

تنبیده
جنبیده لرزیده، بنایی که سقف و دیوار های آن فرو ریخته
تنبیده
فرهنگ لغت هوشیار