جدول جو
جدول جو

معنی تنبوشه

تنبوشه((تَ بُ ش ِ))
لوله سفالین که در زیر خاک یا میان دیوار کارمی گذاشتند تا آب از آن عبور کند
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با تنبوشه

تنبوشه

تنبوشه
لوله سفالین یاسمنتی کوتاه که در زیر خاک یا میان دیوار کار گذارند تا از آن آب عبورکند
فرهنگ لغت هوشیار

تنبوشه

تنبوشه
لولۀ سفالی کوتاه که در زیر زمین یا میان دیوار برای ساختن راه آب به کار می رود، گُنگ، موری
تنبوشه
فرهنگ فارسی عمید

تنبوشه

تنبوشه
لوله های سفالین که بهم پیوندنددر زیر زمین، رفتن آب را. لوله ها از سفال پخته که راه و مجرای آب از آن راست کنند. لولۀ سفالین که برای آبراهه بکار برند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

تنبوره

تنبوره
یکی از آلتهای موسیقی ذوی الاوتار که دسته ای دراز و کاسه ای کوچک مانند سه تار دارد
فرهنگ لغت هوشیار

زنبوره

زنبوره
نوعی زنبور سیاه بزرگ، نوعی توپ کوچک زنبورک، کمانی آهنین و نوک تیز زنبورک، سازیست که صدای آن شبیه صدای زنبور است و آن چوبی بود که بر دو سرآن کدو نصب میکردند و دو تار بر آن بسته مینواختند (بیشتر در هند) کنگری، گروه بسیار مردم انبوه
فرهنگ لغت هوشیار

انبوثه

انبوثه
بازی گنج: چیزی را زیر خاک کنند و هر کس یافت برنده است
انبوثه
فرهنگ لغت هوشیار