معنی تنازل - فرهنگ فارسی معین
معنی تنازل
- تنازل((ت زُ))
- پیکار کردن، فرود آمدن، استعفا کردن، فروتنی کردن
تصویر تنازل
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با تنازل
تنازل
- تنازل
- فرود آمدن، با هم پیکار کردن، فروتنی و کناره گیری از مقام
فرهنگ فارسی عمید
تنازل
- تنازل
- باهم کشش و پیکار کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : تنازل القوم، نزلوا عن ابلهم الی خیلهم فتضاربوا. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تناول
- تناول
- فراگرفتن، برداشتن، خوردن گرفتن بگرفتنبرداشتن فاگرفتندست رساندن، خوردن (غذا)،جمع تناولات
فرهنگ لغت هوشیار