جدول جو
جدول جو

معنی تملص

تملص((تُ مَ لُّ))
رهایی یافتن، رستن، لیز خوردن، از دست افتادن
تصویری از تملص
تصویر تملص
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با تملص

تملص

تملص
رستن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). رهیدن و تخلص. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

تملک

تملک
دارش، دارا بودن دارایی دارا شدن بچنگ آوردن مالک شدن، مالکیت دارایی، جمع تملکات
فرهنگ لغت هوشیار