تماماً تماماً کاملاً و بتمامه و همگی و بدون باقی. (ناظم الاطباء). یکسر. یکسره. یک رهه. همه رهه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). تمامی. رجوع به تمامی و تمام و دیگر ترکیبهای آن شود لغت نامه دهخدا
توامان توامان دُوقُلو، دو بچه که در یک موقع از یک شکم زاییده شوند، هَمزاد، جُنابِه، توأم، دوبلغانه، هَم شِکَم فرهنگ فارسی عمید