جدول جو
جدول جو

معنی تماس

تماس((تَ سّ))
یکدیگر را مس کردن، به هم مالیده شدن
تصویری از تماس
تصویر تماس
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با تماس

تماس

تماس
با یکدیگر ارتباط برقرار کردن، به هم سوده شدن، مالیده شدن دو چیز به هم
تماس
فرهنگ فارسی عمید

تماس

تماس
یکدیگر را بسودن. (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی) (از اقرب الموارد) ، جماع کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). قول تعالی: من قبل ان یتماسا. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

شماس

شماس
خادم، عابد، طبقه و گروهی از روحانیون مسیحی، نام سردار ایرانی مسیحی در زمان پادشاهی نوشزاد فرزند انوشیروان پادشاه ساسانی
شماس
فرهنگ نامهای ایرانی