جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با تلوث

تلوث

تلوث
آلوده شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). آلوده شدن جامه به گل. (از اقرب الموارد). آلوده شدگی. پلیدی. ناپاکی. (ناظم الاطباء) ، پناه گرفتن و به صحبت کسی درآمدن و بوی چسبیدن به امید منفعتی. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

الوث

الوث
آهسته رو، گران زبان، توانا، ناتوان سست از واژه های دو پهلو
الوث
فرهنگ لغت هوشیار

تلون

تلون
نیاز رنگینی، چند رنگی، گونه گرفتن دارای رنگ شدن، رنگارنگ شدن رنگ برنگ گشتن، رنگارنگی، جمع تلونات
فرهنگ لغت هوشیار