جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با تقید

تقید

تقید
خود را پابند به امری کردن، پای بند، دربند بودن، در زندان بودن
تقید
فرهنگ فارسی عمید

تقید

تقید
خویشتن را بند کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (دهار) (مجمل اللغه) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تقیید. (اقرب الموارد). بند شدن و به چیزی مقید شدن. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا