معنی تقاوی - فرهنگ فارسی معین
معنی تقاوی
- تقاوی((تَ))
- مساعده دادن به کارگر و زارع، پیش پرداخت، مساعده
تصویر تقاوی
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با تقاوی
تقاوی
- تقاوی
- نیرو بخشی، پیش پرداختن، مساعده دادن بکارگر و زارع، پیش پرداخت مساعده
فرهنگ لغت هوشیار
تقاوی
- تقاوی
- پیش پرداخت دادن به کارگر یا کشاورز، پول یا بذری که مالک به زارع بدهد و بعد از برداشت محصول پس بگیرد
فرهنگ فارسی عمید
تقاضی
- تقاضی
- خواهشیدن، باز خواهی وام، داور خواهی، در خواست کردن خواهش کردن، درخواست
فرهنگ لغت هوشیار