معنی تق تق - فرهنگ فارسی معین
معنی تق تق
- تق تق((تَ تَ))
- آواز به هم خوردن کوبه در و مانند آن
تصویر تق تق
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با تق تق
تق تق
- تق تق
- آواز نرم و پیاپی خوردن تخته به تخته یا چیز دیگر به تخته و مانند آن. آواز نرم چکش در خانه، یا کوفتن در، با سر انگشت. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
تقاتق
- تقاتق
- با سرعت و شتاب. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تقتاق. (منتهی الارب) (آنندراج). یقال: قرب تقاتق. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا