تفیدن تفیدن داغ شدن و گداختن از تف آتش یا آفتاب، تافتن، تفتن، تابیدن، تفسیدن، گرم شدن فرهنگ فارسی عمید
تفیدن تفیدن گرم کردن و گرم شدن با آتش و نشستن در آفتاب و گذاشتن در آفتاب یا به روی آتش، ترکیدن و شکاف خوردن از گرما، اندک اندک جمع کردن، حفظ منافع خود نمودن. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا