جدول جو
جدول جو

معنی تفضیض

تفضیض((تَ))
نقره کوب کردن، سیم اندود کردن، آب نقره دادن
تصویری از تفضیض
تصویر تفضیض
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با تفضیض

تفضیض

تفضیض
نقره کوب کردن بسیم اندود کردن، آب نقره دادن، نقره کوبی، جمع تفضیضات
فرهنگ لغت هوشیار

تفضیض

تفضیض
به سیم کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). سیم کوب و سیم اندود کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از صراح) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

تفویض

تفویض
واگذار کردن، کاری یا چیزی را به کسی واگذاشتن و سپردن، در تصوف واگذار کردن تمام کارهای خود به خداوند توسط سالک که بالاتر از توکل است، در فلسفه اختیار
تفویض
فرهنگ فارسی عمید