جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با تفارق

تفاریق

تفاریق
تفریق، جدا نمودنها و تفرقه کردنها و این جمع تفریق است
تفاریق
فرهنگ لغت هوشیار

تفاریق

تفاریق
چیزهای پراکنده، اجزای پراکنده، جزء جزء، جداجدا، اندک اندک
تفاریق
فرهنگ فارسی عمید

مفارق

مفارق
مَفرَق ها، جاهایی که راه منشعب گردد و راه دیگر از آن جدا شود، خطوطی که از شانه زدن و دو قسمت کردن موها در وسط سر پیدا شود، جمعِ واژۀ مَفرَق
مفارق
فرهنگ فارسی عمید

توارق

توارق
نام قومی بزرگ است از اقوام بربر در شمال آفریقا و در وسط صحرای کبیر و به قبائل متعدد تقسیم شده اند. و از جنوب غربی طرابلس غرب تا شهر تمبکتو و حدود سودان وسطی در صحراها در حال کوچ و گردش اند وبرخی نیز در واحه ها سکونت اختیار کرده اند. بنابراین بدو قسمت ده نشین و چادرنشین تقسیم میشوند. ده نشینان آن تا اندازه ای با اقوام دیگر اختلاط پیدا کرده اند، لیکن چادرنشینانشان چهره و رنگ و اخلاق و عادات مخصوص به قوم بربر را حفظ کرده اند. هر قبیله ای از این قوم به زبانی تکلم می کنند که همه آنها از شعبات زبان بربر شمرده می شود. ده نشینان آنان ایموشار نامیده می شوند، و توارق نامی است که از طرف اعراب به آنان اطلاق شده است. اعراب اینان را از قوم ترک می دانند و گمان برده اند توارق جمع ترک است. توارق بدین اسلام درآمده اند و زبان ادبی و تحریری آنان زبان عربی است. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3 ص 1677). رجوع به همان کتاب شود
لغت نامه دهخدا