معنی تعلیق زدن
تعلیق زدن
((~. زَ دَ))
ثبت کردن، یادداشت کردن
تصویر تعلیق زدن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با تعلیق زدن
تعلیق کردن
تعلیق کردن
Suspend
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تعلیق کردن
تعلیق کردن
приостанавливать
دیکشنری فارسی به روسی
تعلیق کردن
تعلیق کردن
aussetzen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تعلیق کردن
تعلیق کردن
припиняти
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تعلیق کردن
تعلیق کردن
zawiesić
دیکشنری فارسی به لهستانی
تعلیق کردن
تعلیق کردن
暂停
دیکشنری فارسی به چینی
تعلیق کردن
تعلیق کردن
suspender
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تعلیق کردن
تعلیق کردن
sospendere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تعلیق کردن
تعلیق کردن
suspender
دیکشنری فارسی به اسپانیایی