معنی تعادی تعادی((تَ)) دشمنی ورزیدن، با هم دویدن، تباه شدن، دور شدن از گروه تصویر تعادی فرهنگ فارسی معین
تعامی تعامی کور نمایی خود را به کوری زدن، خود کوری خود را کور کردن خود را بکوری زدن کوری نمودن فرهنگ لغت هوشیار