معنی تشتت - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با تشتت
تشتت
- تشتت
- پراکنده شدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (دهار) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). پراکنده شدن و پریشانی. (غیاث اللغات) (آنندراج). تفرق. (اقرب الموارد) (متن اللغه) (المنجد). انتشار. (از متن اللغه)
لغت نامه دهخدا
تشتت
- تشتت
- اختلاف، افتراق، پراکندگی، پریشانی، تفرق، تفرقه
متضاد: تجمع، پراکنده شدن، پریشان شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تشتر
- تشتر
- نام ایزدی است، سیزدهمین روز هر ماه شمسی (بنام ایزد مذکور)
فرهنگ لغت هوشیار